در شماره های قبل متذكر شده بودیم كه جامعه منتظر با نگاه به گذشته تلاشها و موفقیت های خود در عرصه علم و دانش، میتواند بار دیگر قدم های بلند و مستحكمی در این عرصه بردارد و در شماره قبل و در ادامه بحث پیشگامی اسلام و مسلمانان در دانش و فناوی، سخنان برخی خاورشناسان غربی از جمله ولتر، برتراند راسل و جورج سارتن را متذكر شدیم و اینك ادامه مطالب؛
4. ویل دورانت مینویسد:
«پیغمبر اسلام، همه را به طلب علم تشویق میكرد و این كار را محترم میداشت. و از این جهت با اغلب مصلحان دینی تفاوت داشت. گفته بود: «هر كه به راهی رود كه علمی جوید، خدا برای وی راهی به سوی بهشت گشاید». و «مركّب عالمان دانا را با خون شهیدان وزن كنند، مركّب عالمان از خون شهیدان برتر باشد». ارتباط عربها با فرهنگ یونانی دیار شام حس رقابت علمی (شدیدی با) یونان در ایشان برانگیخت. و چیزی نگذشت كه در قلمرو اسلام دانشور و شاعر مقامی ممتاز به دست آورد. آغاز تعلیم اطفال از آن وقت بود كه سخن توانستند گفت. از همان وقت «شهادتین» را به آنها یاد میدادند. در شش سالگی بعضی برده زادگان عدهای از دختران و همه پسران را، به جز پسران اغنیا كه معلمان خصوصی داشتند، به یك مدرسه ابتدائی، كه معمولا در یكی از مساجد و احیاناً در مجاورت یك چشمه عمومی در هوای آزاد بود میبردند. تعلیم در اینگونه مدرسهها معمولا رایگان بود، یا دستمزد آن چنان ناچیز بود كه همه مردم توانستند پرداخت... هدف همه متعلمان این بود كه تمام قرآن را به خاطر بسپارند و اگر موفق میشدند عنوان «حافظ» مییافتند، و منزلتی برجسته داشتند. به نظر مسلمانان كسی كه نوشتن و تیراندازی و شنا آموخته بود، «مرد كامل» بود ... نخستین كارگاه كاغذ در قلمرو اسلام به سال (178 ه 794ق) به بغداد به دست فضل بن یحیی، وزیر هارون الرشید گشوده شد، آنگاه عربها این صنعت را به سیسیل و اسپانیا بردند و از آنجا به ایتالیا و فرانسه رسید ... به گفته یعقوبی در ایام او (278ه ـ 791ق) بیشتر از یكصد كتابفروشی به بغداد بود، كه در آنجا به جز فروش كتاب از كتابها نسخه برداری میكردند ... .
در غالب مسجدها كتابخانهای بود و هم در بیشتر شهرها كتابخانههای عمومی بود كه تعداد زیادی كتاب داشت و درهای آن به روی طالبان علم گشوده بود. به سال 339 ه 8 (950ق) در موصل كتابخانه عمومی بود كه یكی از نكوكاران تأسیس كرده بود و مطالعه كنندگان به جز كتاب، كاغذ مورد احتیاج خود را نیز در آنجا مییافتند. فهرست كتابهایی كه در كتابخانه عمومی ری بود به 10 جلد میرسید. كتابخانه بصره به طالبان علم كه در آنجا مطالعه میكردند مقرری و اعانههایی میداد. یاقوت جغرافیدان معروف سه سال در كتابخانه مرو و خوارزم به فراهم كردن اطلاعات برای كتاب «معجم البلدان» اشتغال داشت. وقتی مغولان بغداد را به ویرانی دادند سی و شش كتابخانه عمومی در آنجا بود. و این به جز تعداد بیشمار كتابخانه های خصوصی بود ... بعضی بزرگان چون صاحب بن عباد، به قدر كتابخانه های اروپا كتاب داشتند ... در هزاران مسجد قلمرو اسلام، از قرطبه تا سمرقند شمار دانشوران كمتر از ستونها نبود، و علم و فصاحتشان در ایوانها انعكاس داشت. راههای كشور از گروه بیشمار جغرافیدانان و مورخان و عالمان دینی كه به طلب علم و حكمت روان بودند پر بود ... هیچ كس جرئت نداشت مال فراوان داشته باشد مگر آنكه با مال خود ادبیات و هنر را كمك كند ... تا سال 236 (ه850ق) مهمترین مؤلفات یونان در ریاضیات و نجوم و طب به عربی درآمده بود. كتاب بطلمیوس به وسیله ترجمه عربی نام «المجسطی» یافت. مقوله 5 و 6 و 7 المخروطات اپولونیوس بهاوی (apollonius of perga) و كتاب الحیل هیروی اسكندری و الخصائص الالیه للهوا و الغازات فیلون رومی، به بركت ترجمه عربی در جهان به جا مانده است ... متأسفانه اطلاعات ما درباره سه قرنی (133 ـ 442ه = 750 ـ 1050م) كه فكر اسلامی در اثنای آن شكوفا شد بسیار ناقص است، زیرا هزاران نسخه خطی عربی در علوم و ادبیات و فلسفه همچنان در كتابخانههای دنیای اسلام نهان مانده است. نه تنها در اسلامبول سی كتابخانه در مسجدها هست كه از نسخههای خطی آنها اندكی منتشر شده است، در قاهره و دمشق و موصل و بغداد ودهلی مجموعههای فراوان هست كه حتی فهرستی برای آنها تنظیم نشده است. در اسكوریلا، به نزدیك مادرید، یك كتابخانه مفصل هست كه هنوز نسخههای خطی آن را در علوم و ادبیات و دین و فلسفه شمار نكردهاند. اطلاعاتی كه درباره ثمرات فكر اسلامی در این سه قرن داریم اندكی از باقیمانده آثار آنهاست و این نیز مختصری از محصول قریحه آنها بوده است و آنچه آوردیم از دریای مواریث اسلام فقط قطرهای بود اگر علما این میراث فراموش شده را كشف كنند به احتمال قوی قرن دهم مشرق اسلامی را در تاریخ عقل انسانی به صف قرون طلایی خواهیم برد...».
ویل دورانت، سرانجام درباره ویرانی این تمدن اینگونه میگوید:
«هیچ یك از تمدن های تاریخ، چون تمدن اسلام به دست مغولان دچار ویرانی ناگهانی نشده است ... هجوم مغول بر دیار اسلام (به سال 616ه ـ 1219م) آغاز شد ... مرو به خیانت گشوده شد و پاك بسوخت. كتابخانه شهر كه مایه فخر اسلام بود طعمه آتش شد ... شهر زیبای ری با 300 مسجد و كارگاههای سفال معروف ویران شد و به گفته یك مورخ مسلمان همه مردمش كشته شدند . هلاكو و سپاهش وارد بغداد شدند (656ه ـ 1258م) و چهل روز تمام غارت و كشتار كردند و به گفته بعضی مورخان 000/800 از مردم شهر را بكشتند. در این كشتار عمومی هزاران طالب علم و عالم و شاعر تلف شد، كتابخانهها و گنجینههایی كه طی قرنها فراهم شده بود، در یك هفته ویران یا غارت شد، صدها هزار جلد كتاب به سوختن رفت. تاخت و تاز مغولان چهل سال بود. نیامده بودند كه فتح كنند و بمانند بلكه میخواستند بكشند و غارت كنند و حاصل آن را به مغولستان ببرند وقتی موجهای فتح خونین مغول بازپس رفت، اقتصاد آشفته و قناتهای ویران و مدرسهها و كتابخانههای سوخته و دولتهای فقیر ناتوان و مخالف یكدیگر به جا مانده بود، كه قدرت اداره كشور نداشتند...».
«هلاكو به مغولستان بازگشت و سپاه وی به فرماندهی سرداران دیگر آهنگ فتح شام كرد، و در «عین جالوت» با سپاه مصر، به فرماندهی قطز، Qutuz و بیبرس، Baibars از امرای ممالیك روبرو شد (659ه 1260م) در همه دیار اسلام و در اروپا، خبر مسرت انگیز پخش شد و همه اهل مذاهب خوشحال شدند. طلسم شكسته و ترس رفته بود. مغولان در عین جالوت شكست خوردند. سپس به سال 703ه (1303م) یك پیكار قطعی به نزدیك دمشق درگرفت و مغولان شكست خوردند و ممالیك شام و اروپای مسیحی از خطر نجات یافت.
ادامه دارد
. تاريخ تمدن، بخش تمدن اسلامي، ص 138 ـ 142، 148، 176 ـ 177.
. همان، ص317، 314ـ 316، 317.
. ملقب به الملك المظفر.
. ملقب به الملك الظاهر.
. همان، ص316.
احمد محمد زاده ـ دوماهنامه امان شماره 17