نشستهام به گذرگاه ناگهانی سُرخ
در انتظار خطر، زیر آسمانی سُرخ
نشستهام كه ببینم عبور توفان را
زجادههای اساطیری زمانی سرخ
بر آن سَرم كه بخوانم نمازی از آتش
اگر كه شعله بگوید، شبی اذانی سُرخ
تمام هستی من، دفتری غزل آتش
و سهم من ز تمام جهان، زبانی سُرخ
خدا كند دل من در صف خطر باشی
شبی كه واقعه میگیرد، امتحانی سُرخ
در انتهای حماسیترین شب تاریخ
ظهور میكند آن مرد آسمانی، سرخ
«رضا اسماعیلی»
در آیندهای كه زیاد هم دور نیست؛ عاشقانهترین حماسه تاریخ به دست آسمانیترین مرد جهان، در همین كره خاكی رقم خواهد خورد و برای همیشه گستره هستی از وجود انسانهای جنایتكار و خونی و نیز انسانهای بیخدا، پاك خواهد شد.
حماسه آفرینی كه اگرچه او را سبزترین مرد جهان میدانند:
گرچه عمری است كه از دیده نهانی آقا
به خدا سبزترین مرد جهانی آقا
اما از گذرگاهی سرخ به نام عاشورا عبور خواهد كرد و سرنوشت عالم را برای همیشه به نام و كام «حسینی»ها در تاریخ بشری تغییر خواهد داد.
امام زمان(عج) نهمین فرزند حضرت سیدالشهداعلیه السلام خوانده میشود. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام همگی، حضرت مهدی(عج) را از نسل پرشور عاشورا و نهمین فرزند شهید و حماسه آفرین، حضرت حسین بن علی علیه السلام میخوانند.
بیش از سیصد روایت از حضرات معصومین علیهم السلام به ما رسیده است كه در همگی این احادیث نورانی، فرموده شده است: مهدی از نسل ستارگان همیشه تابناك عاشورا و نهمین فرزند حماسه آفرین سید و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیه السلام است.
مولا و آقای شهیدان، امام حسین علیه السلام در این باره میفرماید: «قائم این امت، نهمین فرزند من است. او صاحب غیبت است و كسی است كه میراثش را در حیات خویش تقسیم میكنند.»
حضرت سید الأوصیا، علی بن ابیطالب علیه السلام به فرزند حماسه آفرین خویش، امام شهیدان فرمود: «امید بزرگان، نابود كننده كافران، سلطانی كه همه آرزوی ظهور و دیدار او را دارند و عقلها در زمان غیبتش سرگردان میشوند، نهمین فرزند تو است. او بین ركن و مقام بر همه جای زمین و بر همه انسانها و جنیان ظاهر میشود. خوشا به حال افراد مؤمنی كه زمان او را درك كنند، ملحق به او شوند و شاهد حكومت و ملاقات كننده یارانش باشند».
به قول حضرت حافظ:
راز درونپرده ز رندان مست پُرس
كین حال نیست، زاهد عالی مقام را
اینك بر سر آنیم كه بدانیم چرا امام زمان(عج) حسینی است؟ و چرا او را فرزند ظفرمند حسین بن علی علیه السلام میخوانند.
از نظر عرفای صاحب بصیرت، در میان پدیدههای عالم آفرینش، هیچ پدیدهای به مانند «عشق» رازناك و اسرارآمیز نیست. «مرگ»، این مخلوق شگفتانگیز حضرت باری تعالی، از جمله مخلوقاتی است كه كمتر بشری به راز آن پی برده است، اما مرگ به اندازه عشق رازناك نیست. مولانا جلال الدین مولوی یكی از بزرگترین حماسه سرایان عالم بشری است، اما حماسههای مولوی از نوع حماسههای عارفانه است. لذا بزرگان ادب و سخن، مولوی را بزرگترین حماسهسرای عارفانه میدانند. در مثنوی معنوی، مولانا جلالالدین به شرح حماسههای عارفانه و عاشقانه پرداخته است. اما وقتی درباره «عشق» سخن بگوید، سپر از دست میافكنند و از تعریف و توصیف عشق در میماند و این گونه عجز خود را در برابر عشق بیان میكند:
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل گردم از آن
گرچه تفسیر زبان روشنگر است
لیك عشق بیزبان، روشنتر است
چون قلم اندر نوشتن میشتافت
چون به عشق آمد قلم بر خود شكافت
چون سخن در وصف این حال رسید
هم قلم بشكست و هم كاغذ درید
درنیابد عشق در گفت و شنید
عشق دریایی است، قعرش ناپدید
«مثنوی معنوی، دفتر اول»
در نهایت مولوی در مثنوی بیان میكند كه در نبرد با عشق، آن كس كه پیروز میدان است عشق است و آدمی هر كس كه میخواهد باشد، سرانجام مغلوب و مقهور عشق میگردد و این عشق است كه پیروز همه میدانهاست. البته باید این نكته را گفت كه شكست خوردگان میدانِ عشق ـ عشقهای مقدس ـ سربلندان همیشه تاریخاند.
حافظ میفرماید:
فاش میگویم و از گفته خود، دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
سعدی نیز در اینباره میفرماید:
من از آن روز كه در بند توأم آزادم
پادشاهم كه به دست تو اسیر افتادم
«عشق» در طول تاریخ بلند حیاتش، تنها یك بار و آن هم در میدانِ بزرگ عاشورا، به دست شگفتانگیرترین مرد جهان، حضرت حسین بن علی علیه السلام مغلوب و مقهور شد و به دست سرور آزادگان عالم، اسیر گردید.
عارفان حماسهسرای شیعه، لقب «سلطانِ عشق» به امام حسین علیه السلام دادهاند.
پس از حماسهآفرینی عارفانه در روز عاشورا، امام شهیدان در گودال قتلگاه، زیباترین حماسه عاشقانه عالم را به نمایش گذارد. واقعه را از زبان عُمّان سامانی، عارف حماسهسرای شیعه میشنویم:
جبرئیل آمد كه ای سلطانِ عشق
یكه تاز عرصه میدانِ عشق
دارم از حق بر تو ای فرّخ امام
هم سلام و هم تحیت، هم پیام
محكمیها از تو، میثاقِ مراست
تو مرا خون، من تو رایم خونبها
هر چه بودت، دادهای اندر رَهم
در رهت من، هر چه دارم میدهم
شاه گفت: ای محرم اسرار ما
محرم اسرار ما، از یار ما
گرچه تو محرم به صاحب خانهای
؛ لیك تا اندازهای، بیگانهای
آن كه از پیشش سلام آوردهای
آن كه از نزدش پیام آوردهای
بیحجاب اینك، هم آغوش من است
بی تو رازش، جمله در گوشِ من است
از میان رفت آن منی و آن تویی
شد یكی مقصود و بیرون شد دویی
گر تو هم بیرون روی نیكوترست
ز آن كه غیرت، آتش این شهپرست
جبرئیلا رفتنت زین جا نكوست
پرده كم شو در میانِ ما و دوست
رنجش طبعِ مرا مایل مشو
در میانِ ما و او حایل مشو
امام حسین علیه السلام در اوج حماسه، به دیدار معشوق ازلی خود نایل میآید و زیباترین و ماندگارترین شعر عاشقانه عالم را با سرخترین خون هستی، بر صفحه گیتی مینگارد.
امام زمان(عج) فرزند رشید و حماسی چنین عارفِ عاشقی است كه از پی پدر خویش میآید و دوباره زیباترین حماسه عاشقانه عالم را به جلوه درمیآورد.
«عشق» وامدار هیچ كس و هیچ مكتب و دینی نیست؛ عشق وامدار امامان معصوم علیهم السلام است. مكتب اهل بیت علیهم السلام مكتب عشق است؛ به ویژه عشق عرفانی و عشق حماسی. كلمه مقدس عشق را امامان به ما آموختند. قبل از آن كه ما از این كلمه، حُسنِ استفادهِ را كنیم، بیگانه از این كلمه سوء استفاده كرده وگرنه آن چه كه در روایات است تشویق به عشق صحیح است كه عشق به ذات اقدس اله و عبادت الهی است كه همان عشق عرفانی و عشق حماسی است».
امام عصر(عج) ابرهای سیاه غفلت و غیبت را كنار خواهد زد و چهره تابناك عشق را در سرتاسر هستی به نمایش خواهد گذاشت. حضرت صاحب الزمان(عج) فرزند سیدالشهدا علیه السلام است.
دكتر محمود رفیعی ـ دوماهنامه امان شماره 20