آنكه امام زمان خود را نشناسد و با او پیوند ولایی برقرار نكند، به وصیت هیچ یك از انبیا عمل نكرده است؛ چه رسد به سفارش ذات اقدس الهی؛ و مرگ او مرگ جاهلی است و از آن جا كه مرگ عصاره زندگی است، وقتی مرگ جاهلی بود، معلوم میشود زندگی هم جاهلی بوده است: «كما تعیشون تموتون و كما تموتون تبعثون.» و چون زندگی او جاهلی است، همه شئون و سنن حیاتی او همانند جاهلیت سپری خواهد شد.
ممكن نیست زندگی كسی حیات معقول باشد و مرگ او مرگ جاهلی، زیرا مرگ جاهلی ثمره حیات جاهلی است و زندگی معقول، ثمرهای جز مرگ عقالانه ندارد. آن كه امامش را نشناسد، منتظر او نخواهد بود و منتظر مصلح واقعی نبودن نشان حیات جاهلانه است.
میشود كسی به ظاهر در خدمت قرآن باشد، یا در مسجد پیامبر، بلكه در جایگاه پیامبر به نماز بایستد؛ اما زندگی او جاهلانه باشد. همانگونه كه در خطبه فدكیه و احتجاج حضرت صدیقه كبرا و سیده زنان عالمیان، فاطمه زهراسلام الله علیهادر زمان استقرار ناحق در مستقر خلافت و ولایت در مسجد مدینه آمده است كه به این آیه استشهاد فرمود: «اَفَحُكمَ الجاهِلِیةِ یبغونَ و مَن اَحسَنُ مِنَ اللهِ حُكماً لِقَومٍ یوقِنون» ، بنابراین اگر كسی امام زمانش را نشناسد و منتظر او نباشد، حیاتش جاهلی و به تبع، مرگش نیز جاهلی خواهد بود.
هر كه امامش را بشناسد و بداند كه او از اعمالش به اذن خدا آگاه است و بپذیرد كه امام مظهر «قائِمٌ عَلی كُلِّ نَفسٍ بِما كَسَبَت» است ، قهراً منتظر حضرتش خواهد بود؛ بدان معنی كه در عمل به خواستههای آن امام كه همانا دستورهای شرع است، اهتمام خواهد ورزید و از این راه به امام خود تولّی خواهد داشت و آن هنگام، زندگی و مرگ او عاقلانه خواهد بود.
. عوالي اللآلي، ج4، ص72.
. ر.ك: بحارالانوار، ج29، ص220 ـ 235؛ دلائل الامامه، ص31- 38؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابيآلحديد، ج16، ص250-251.
. «آيا تقاضاي تجديد حكم زمان جاهليت را دارند؟ و كدام حكم از احكام خدا براي اهل يقين نيكوتر خواهد بود.»، مائده/50.
. «كسي كه بر هر شخصي، بدان چه كرده است، مراقب است.»، رعد/33.
دوماهنامه امان شماره 20